جدول جو
جدول جو

معنی ابراهیم بن صالح - جستجوی لغت در جدول جو

ابراهیم بن صالح
(اِ مِ نِ لِ)
ابن منصور، پسر عم هارون الرشید و دومین شوهر عباسه خواهر او بوده است
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اِ مِ نِصَ)
از رجال حدیث و بضعف روایت منسوب است
لغت نامه دهخدا
(اِ مِ نِ ؟)
یکی از حذّاق منجمین در علم هیئت و احکام. او با دو برادر خود محمد و حسن، کتبی در این علوم نوشته اند از جمله: کتاب عمل نصف النهار. کتاب العمل بذات الحلق. کتاب در صنعت رخامات. کتاب الکره. و ابن الندیم گوید او کتاب برادر خود محمد را موسوم به برهان صنعه الاسطرلاب بانجام رسانیده است
لغت نامه دهخدا
(اِ مِ نِ لِ حِ دَ)
از محدثین قرن سوم هجری بوده است. محدّث در اصطلاح علم حدیث، به شخصی گفته می شود که احادیث پیامبر اسلام (ص) را روایت، حفظ، بررسی و نقل می کند. این فرد معمولاً با دقت فراوان، سلسله اسناد را بررسی می کند تا از صحت روایت اطمینان حاصل شود. محدثان نقش بسیار مهمی در ثبت و حفظ سنت نبوی ایفا کرده اند و بدون تلاش های آنان، منابع اصلی دین اسلام دچار تحریف می شد.
لغت نامه دهخدا
(اِ مِ نِ لِ)
ابن علی بن عبدالله بن عباس. از خویشاوندان و ولات بنی العباس بوده وپس از سالم بن سواد از طرف مهدی خلیفه والی مصر گردیده و در سال 165 ه. ق. بدان شهر درآمد. در زمان ولایت او دحیه بن مصعب از نسل عبدالعزیز بن مروان در صعیدمصر ظهور و ضعف ابراهیم بن صالح را مغتنم شمرده تمام صعید را بضبط خویش درآورد و دعوی خلافت کرد و از اینرو مهدی داود بن یزید را در سال 176 بولایت مصر نامزد فرمود. ابراهیم صاحب ترجمه در مصر بهمراهی والی جدیدبپاره ای خدمات اشتغال ورزید و در سال 176 از طرف هارون الرشید دوباره ولایت مصر بدو واگذار شد. ابراهیم پس از سه ماه حکومت در شعبان سنۀ مذکور وفات یافت
لغت نامه دهخدا